English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (6736 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerospace U فضای هوایی
airspace U فضای هوایی
airspace [over a country] U فضای هوایی [در کشوری]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
airspace control U کنترل فضای هوایی
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
danger space U فضای هوایی خطرناک
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
to close airspace U محصورکردن فضای هوایی
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
workspace U فضای کاری
vacuity U فضای خالی
mask U پوشاندن فضای
work space U فضای دایر
expanses U فضای زیاد
expanse U فضای زیاد
masks U پوشاندن فضای
covered space U فضای سر پوشیده
out of door U فضای ازاد
vacuuming U فضای تهی
vacuum U فضای تهی
vacuums U فضای تهی
lebensraum U فضای حیاتی
cellarage U فضای زیرزمین
life space U فضای زیست
lacuna U فضای خالی
image space U فضای تصویر
out of doors U فضای ازاد
hollow space U فضای توخالی
open area U فضای ازاد
gross space U فضای کلی
coordination sphere U فضای کوئوردیناسیون
vacuumed U فضای تهی
free space U فضای خالی
free space U فضای ازاد
subspace U فضای فرعی
deep space U فضای سه بعدی
opens U فضای باز
biosphere U فضای زیست
opened U فضای باز
acceleration space U فضای شتاب
open U فضای باز
cavities U فضای خالی
cavities U فضای مجوف
cavity U فضای خالی
cavity U فضای مجوف
psychological space U فضای روانی
reflector space U فضای بازتابی
boot U فضای ترانک
floor space U فضای اشکوب
fornix U فضای مجوف
phase space U فضای فاز
covered space U فضای پوشیده
clearance U فضای بازی
campus U فضای باز
campuses U فضای باز
cylinder capacity U فضای سیلندر
danger space U فضای خطرناک
phase space U فضای فازی
floorage U فضای صحن
dead space U فضای مرده
dead space U فضای راکد
atmospheric environement U فضای جوی
eucleadian space U فضای اقلیدسی
void U فضای خالی
spaces U فضای خالی
aerospace U فضای ماوراء جو
bad break U فضای خالی
space U فضای خالی
clearance U فضای بیکار
memory address space U فضای نشانی حافظه
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
faraday dark space U فضای تاریک فارادی
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
landscape garden U طراحی فضای سبز
blank U سفید فضای خالی
linear space U فضای برداری [ریاضی]
blankest U سفید فضای خالی
loading space U فضای قابل بارگیری
fanfares U نمایش در فضای باز
fanfare U نمایش در فضای باز
topological space U فضای توپولوژیک [ریاضی]
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
margin U زمان یا فضای اضافی
payload space U فضای بار مفید
hittorf dark space U فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space U فضای تاریک کاتد
crookes dark space U فضای تاریک هیتورف
crookes dark space U فضای تاریک کاتد
the infinite space U فضای بیکران لاینتاهی
furnace room U فضای داخل کوره
phase space cell U پیل فضای فاز
floor space occupied U فضای مورد نیاز
open cut U حفاری در فضای باز
foresheets U فضای جلوی قایق
hair space U فضای باریکی درچاپ
address apace فضای آدرس دهی
trough of the sea U فضای میان دو موج
margins U زمان یا فضای اضافی
aston dark space U فضای تاریک استن
interstaller space U فضای بین- ستارهای
metric space U فضای متریک [ریاضی]
cathode glow U فضای روشن کاتد
perimeter U فضای احاطه کننده
Euclidean space U فضای اقلیدسی [ریاضی]
drift space U فضای تبدیل تحمیل
vector space U فضای برداری [ریاضی]
perimeters U فضای احاطه کننده
metric space U فضای متری [ریاضی]
catcher space U فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space U فضای تاریک کاتد
anode dark space U فضای تاریک اند
glade U فضای میان جنگل
glades U فضای میان جنگل
inane U چرند فضای نامحدود
buncher space U فضای تحمیل سرعتی
linear space U فضای خطی [ریاضی]
vector space U فضای خطی [ریاضی]
runout U فضای عمل یک سیستم
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
inner product space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
broadcasts U توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
compacted U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
air-hole U [تهویه فضای خالی سرداب]
space above property U فضای قسمت بالای ملک
clearance U هوا فضای خالی فاصله
pre-Hilbert space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
it takes much room U فضای زیادی را اشغال میکند
dead space U زاویه بیروح فضای کور
compacts U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
spaces U فضای خالی بین حروف یا خط ها
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
bossing U [فضای خالی زیر پنجره]
outer space U فضای خارج از هوا یا جوزمین
Recent search history Forum search
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
2high dimentional task solution space
2high dimentional task solution space
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com